×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

donyay khatkhatee

haghighat

ایستگاه آخر

در درون ایستگاه آخرم انگار

پایان مسیری صد هزاران ساله و دشوار

پایم

نه تمام  پیکرم خسته است

باید رفت و من رفتم هزاران سال و

دیدم عاشقان بسیار اما

دیدگانم تر نشد یکبار

جز امشب

 که اشکم بارش باران پاییزی است

تندِ تند

می بارد

و سیلی بر مسیر گونه ها جاری است

من تنهای تنهایم در این پایان

اگر چه گرد من بسیار می گردند

و می گویند با مایی

ولی در من صدایی می کشد فریاد و

می گوید تو تنهایی

تو تنهایی

سه شنبه 13 مرداد 1388 - 12:41:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آشناهای غریب همیشه زیادند


....


از این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است


روز های دانشجویی,به عنوان هدیه روز مادر به مادرم تقدیم


salam lotfan nazar yadeton nare...


نمی ترسم که بعد از تو


sarabe


mitarsam az


az in negahe


1 khaste


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

175384 بازدید

64 بازدید امروز

32 بازدید دیروز

158 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements